#پرده_ی_آخر ... .
.
کوثرِ من ، از نگاه تو خواندم
شعر تلخ جدایی ، شعر تلخ جدایی
بین این شهر ، غیر تو من ندارم
محرم و آشنایی ، محرم و آشنایی
آه بعد تو نازنینم
من که خانه نشینم
روی خوش را نبینم
آه فاطمه جان یا زهرا ... .
.
#و_لست_ادری_خبر_المسماری
#سل_صدرها_خزینه_الاسراری
#چگونه_مرگ_یک_مادر_چهل_تن_متهم_دارد ؟
.
.
تا بیاید اجلش ذکر هوالهو دارد
بانویی که همه شب دست به پهلو دارد

چند وقتی ست که پنهان شده زیر چادر
تا نفهمیم چه رازی به گُل رو دارد

اصلا انگار نه انگار تنش خرد شده
بسکه این یار فداکار علی تو دارد

این سوالی است که زینب ز حسن میپرسد
دستش آیا رمق بافتن مو دارد؟

اشتباه است گمان کردی اگر رفته رکوع
کار پیری است چنین دست به زانو دارد

قاتل محسنش امروز عیادت آمد
ای خدا کافر ملعون چقدر رو دارد!!! .
.
آمده بود بفهمد که چه شد ؟ آیا مُرد؟
بی حیا نیت دق دادن بانو دارد

پر و پا قرص ترین یار ولایت زهراست
سندش هست مدالی که به بازو دارد

باز اگر پاش بیفتد به خدا آماده است
قدر مردن به ره یار که نیرو دارد؟

آخرین روز هم از زندگیش غافل نیست
با همان حال بدش دست به جارو دارد

دست زینب، شب اسرار ،کفن ها را داد
ولی اینکه سه کفن بود ، کمی بو دارد

شاعر : ؟؟؟؟؟