يكشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۲۶ ب.ظ
ahardestani
#شب_غربت_بعد_غروبه
#میگه_مادر_حال_من_خوبه
.
.
مادر #سلام ! می چکد #اشک روانتان
یعنی دوباره تیره شده آسمانتان
ماه عزایتان که همان #فاطمیّه است
#غم را نشانده کنج دل شیعیانتان
در فاطمیّه سفره تان پهن می شود
تا که شویم ریزه خور نانِ خوانتان
ما #گریه می کنیم برای غم شما
ما گریه می کنیم به قدّ کمانتان
این اشک ها که رحمت موصوله ی خداست
مرهم بُوَد به آتش زخم نهانتان
#هجده_بهار بیشتر از عمرتان نرفت
#مادر! چه زود آمده فصل خزانتان
با هر نفس کشیدنتان آه می کشید
این سرفه ها گرفته توان را ز جانتان
مادر ! هنوز هم که هنوز است روز و شب
#آتش زبانه می کشد از آشیانتان
در پیچ #کوچه بود که رنگ #حسن پرید
دستی رسید و ......ما بقی داستانتان ......
.
. ....... یک جمله بیشتر ننویسم فقط ...... #غلاف :
چندین تَ رَ ک نشانده روی استخوانتان
#رسید_ماه_عزای_فاطمه ...
#فاطمیه_کوچه_ست #کربلا_دشت ... #لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمه_الزهرا س
.
.
شعر از #محمد_فردوسی
۹۳/۱۲/۱۰
۰
۰
ahardestani