بعد از دوماه گریه حسن ختام رسید به دامن امام رئوف ...
رسیدیم به علی بن موسی .. یادش بخیر میگفتیم

شب اول بود که میگفتیم : حسین میا به کوفه ، کوفه وفا ندارد
شب دوم : فریاد یا محمدا زینب رسید به کربلا
یادش بخیر شب سوم میگفتیم
رقیه خون شد دلش ، خرابه شد منزلش
یادش بخیر ...

شب چهارم : امیری حسین و نعم الامیر ...
یادش بخیر پنجم و ششم مهمان کریم اهل بیت بودیم
عبدللهم عبدللهم من عاشق ثار اللهم
افتادم از پشت فرس عمو به فریادم برس
یادش بخیر شب هفتم و شب عطش
آب فرات بسته شد فاطمه دل شکسته شد
شب هشتم خوندیم : جوانان بنی هاشم بیایید ، علی را بر در خیمه رسانید
یادش بخیر شب تاسوعا
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
علی العباس واویلا حسین تنهاست واویلا
یادش بخیر چقد شب عاشورا خوندیم
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع ....
یادش بخیر شام غریبان
فریاد یا محمدا آتیش زدن به خیمه ها
طفل یتیمی ز حسین گم شده
قامت زینب ز الم خم شده ... .
.
چقد دلمون به #اربعین خوش بود ...
بخودمون میگفتیم غصه نخور اربعین میریم #کربلا
شب اربعین دیگه کارمون شده بود التماس دعا گفتن به زائرای کربلا و اشک ریختن ...
دهه آخر صفر شد و اماده شدیم برای عزاداری پیامبر و کریم اهل بیت و دلخوش به زیارت علی بن موسی
اما بازم کارمون شد التماس دعا به زوار #مشهد ... #بی_لیاقت‌یم ثابت شد ...
لحظه های آخره ، تا سال دیگه معلوم نیس زنده ام یا مرده ... .
.
در دلم خاطره مستی دریا مانده
رده سجده کف آن صحن معلی مانده
هر زمان از غم دوری حرم دق کردم
روی قبرم بنویسید که او #جامانده

شعر از سرکار خانم #فاطمه_سادات_مظلومی .
.
کم کم جمع شد ...
با دوماه پیرهن مشکی ، دوماه عزاداری ، دوماه گریه ، دوماه سینه زنی ، دوماه نوکری باید خداحافظی کنیم
هنوز تموم نشده دلتنگیم