این قسمت : به ستون یک ...
.
اول صبح ، صبونه رو توی غذاخوری پادگان دوکوهه خوردیم و اومدیم بیرون که ییهو بهمون گفتن به ستون یک ، به سمت میدون صبحگاه 😲
مام هنو کامل بیدار نشده بودیم خو
خلاصه به ستون یک رفدیم رسیدیم به میدون صبحگاه که دستور دو صادر شد
بعضیا زیر ابی رفتن که مجبور شدن کلاغ پر برن برا پاهاشون خوبه 😂
خلاصه بعد از یع نمه خیلی مِلو انجام تنبیهات نظامی نشستیم و راجبه دوکوهه صحبت کردن
بعد از اون هم باید میرفتیم به سمت اتوبوسها برای رفتن به فتح المبین