ویژه نامه ی شهادت حضرت ریحانه النبی (س) رو به صورت سریال نوشتاری با گزارش لحظه به لحظه وقایع بعد از پیامبر مرور میکنیم
باشد که مورد رضایت حضرتش قرار گیرد ...
بسم الله
#سریال_کمتر_از_صد_روز
قسمت هفتم
✏️ .
.
#صحرانشین
صحرانشینان عرب برای خرید خواروبار در حجم زیاد در فواصل زمانی نسبتاً طولانی به شهرها میروند. آنها به صورت قبیله ای و با همه افراد وارد شهر میشوند و مایحتاج خود را تهیه میکنند. دلیلش هم آن است که صحرا ناامن است و تجربه نشان داده اگر تعداد کمی از آنان به نمایندگی قبیله شان به شهر بیایند, در راه برگشت راهزنان بارشان را میگیرند و خودشان را هم میکُشند.
از قضا در همان روزِ دوشنبه ی وفات پیامبر, قبیله "اَسلَم" که یکی از قبایل صحرانشین عرب است برای خرید آذوقه وارد شهر مدینه میشود. آنان زمانی میرسند که بیعت با ابوبکر در سقیفه انجام شده و اهل سقیفه در کوچه های مدینه مشغول اعلام خلافت خلیفه ی جدید و بیعت گرفتن با بقیه افراد هستند.
مواجهه با قبیله اسلم بهترین اتفاقی است که میتواند برای مدعیان خلافت رخ دهد. برق شادی در چشمانشان ظاهر میشود و دست به همان کاری میزنند که هر حکومت ظالمی برای به کرسی نشاندن حرف خود بدان متوسل میشود.
عمر و ابوبکر پیش میایند و از اسلمیان برای بیعت گرفتن از اهالی شهر طلب مساعدت میکنند. در عوض قرار میشود در این مراجعه مایحتاج آنها را رایگان در اختیارشان قرار بگیرد.
صحرانشینان مفلس با اشتیاق میپذیرند. اول خود با ابوبکر بیعت میکنند و سپس دامن های عربی خود را به کمر میزنند و مدینه را پر میکنند. در بازار, کوچه, مسجد و ... راه میافتند و به هرکس میرسند او را برای بیعت با ابوبکر میاورند. و بدین ترتیب, اعراب بادیه نشین جایگاه جانشین خاتم پیامبران الهی را تثبیت میکنند (!). عمر هم به این مساله اعتراف دارد: "من به پیروزی مان یقین نداشتم تا اینکه قبیله اسلم آمدند و کوچه های مدینه را پر کردند."
این وقایع تا دوشنبه شب پایان میپذیرد و صبح روز سه شنبه کسانی که با ابوبکر بیعت کرده بودند او را با شادمانی همچون دامادی که به حجله میبرند وارد مسجد میکنند. مسجد پیامبر دارالحکومه ایشان بود. محل بستن پرچم, اعزام سپاه, رسیدگی به اختلافات مسلمانان و دیدارهای رسمی پیامبر. ابوبکر پس از وارد شدن, از منبر رسول خدا بالا میرود و بر جایگاه اشرف اولاد آدم تکیه میزند و چنین خطبه میخواند:
... "ای مردم! بدانید من از شما بهتر نیستم و زمام حکومت شما را در دست گرفتم. پس اگر رفتارم را خوب و شایسته یافتید یاریم دهید و اگر بدی کردم مرا به راه آورید..."
سپس برمیخیزد و نماز جماعت مسلمانان را امامت میکند. این بار بی آنکه پیامبر وارد شود و مانع او گردد