ویژه نامه ی شهادت حضرت ریحانه النبی (س) رو به صورت سریال نوشتاری با گزارش لحظه به لحظه وقایع بعد از پیامبر مرور میکنیم
باشد که مورد رضایت حضرتش قرار گیرد ...
بسم الله
#سریال_کمتر_از_صد_روز
قسمت سوم
✏️ #یاد_روزهای_خوب

پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم, لشکر اسامه به همراه بسیاری از مسلمانان که در اطراف و اکناف ساکن بودند وارد مدینه میشوند.
طبق وصیت پیامبر از همان روز دوشنبه, علی علیه السلام با کمک چند تن از بنی هاشم مشغول غسل و تجهیز بدن مبارک ایشان میشود.
اقامه نماز بر پیکر رسول خدا, بر تمام مسلمانان مدینه واجب عینی است (بر یکایک آنها واجب است). و بر خلاف نماز بر بقیه اموات, امام جماعت ندارد و به صورت فرادی خوانده میشود. چراکه به گفته ی امیرمؤمنان: رسول الله, خود امام همگان است.
با وجود کوچک بودن فضای خانه ی پیامبر رحمت, مسلمانان در جمعیت های پنج یا شش نفره می آیند و نماز را اقامه میکنند. امیرالمؤمنین هم ذکر این نماز را بلند بر آنان میخواند تا تکرار کنند.
در این اثنا عباس (عموی پیامبر) که نگران امر جانشینی پس از رسول خداست از امیرالمؤمنین میخواهد که دستش را برای بیعت بگشاید تا همانجا کار یکسره گردد. اما امیرالمؤمنین نگاه معناداری به او می کند:
"کار ما اکنون, تجهیز پیکر رسول خداست!"
جمعیت مسلمانان مدینه بسیار است و گروه گروه در رفت و آمدند.
قرار بر آن شده مردهای مدینه که تمام شدند زنان برای نماز بر رسول خدا بیایند و بعد از آن هم نوجوانان و کودکان نابالغ.
این ازدحامِ جوار خانه ی پیامبر و آمد و شد کوچه بنی هاشم روزهای خوب گذشته را یادآور میشود. یاد روزهای بدر, روزهای حنین, یاد حمزه و جعفر, یاد خدیجه...
و اکنون مدینه النبی عزادار کسی است که نامش را از او دارد. اندوه سایه سنگینش را بر مدینه گسترانده و زوزه کشان در کوی و برزن آن می وزد.
آسمان شب پیش تر میرود و تاریکی شهر را فرامیگیرد. ستاره ای پیدا نیست.
هنوز تعداد کثیری از مسلمانان بر پیامبرشان نماز نگزارده اند و پیداست تا نوبت به آخرین برسد این مراسم دست کم چند روزی به درازا خواهد کشید.
اما نکته ی عجیبی در این میان هست که هرچه میگذرد, بیشتر و بیشتر خودنمایی میکند...
جای خالی بعضی مردان مسلمان به چشم میخورد. نیستند مردانی که سابقه شان در تاریخ اسلام کم نیست. نیستند مردانی که از قضا تعدادشان هم کم نیست...
.
.
ادامه دارد ...