ویژه نامه ی شهادت حضرت ریحانه النبی (س) رو به صورت سریال نوشتاری با گزارش لحظه به لحظه وقایع بعد از پیامبر مرور میکنیم
باشد که مورد رضایت حضرتش قرار گیرد ...
بسم الله
#سریال_کمتر_از_صد_روز
قسمت دوم
✏️
پرده دوم:
#معراج
عده ای از صحابه به تکاپو می افتند که دستور رسول را اجرا کنند. ناگهان صدای عمر بن خطاب بلند میشود:
بیماری بر نبی غلبه کرده و (نعوذ بالله) هذیان میگوید. کتاب خدا در میان شماست و همان کتاب خدا ما را بس است.
همهمه بالا میگیرد. عده ای از نسبت ناشایست او به رسول خدا برآشفته میشوند. چرا که خداوند در وصف رسولش فرمود:
"ما آتاکم الرسول فخُذوه و ما نَهاکم عَنه فَانتَهوا" _ "ما یَنطِقُ عَن الهَوی اِن هوَ الّا وَحیٌ یوحی"
پس دوباره به صرافت می افتند تا آنچه پیامبر خواسته را حاضر کنند. عده ای دیگر مخالفت میکنند. نزاع و درگیری بالا میگیرد. پیامبر که عمق بی وفایی امتش او را آزرده آهی برمی آورد و می فرماید:
از نزد من برخیزید که در محضر نبی نزاع کردن شایسته نیست".
نزدیکان پیامبر آنها را بیرون می فرستند و اطراف رسول الله را خلوت می نمایند. پیامبر اهل بیت خود را جمع میکند تا ساعات آخر را با آنان بگذراند. با فاطمه اش وداع میکند. وصایایش را به امیرالمؤمنین می فرماید و علم خود را در او به ودیعه میگذارد. حسنین را در آغوش میگیرد و میبوسد.
غروب دوشنبه نزدیک است. خورشید قصد رفتن ندارد. او هم میداند از فردا که برآید دیگر پیامبر خاتم را نخواهد دید.
و محمد, که درود خدا بر او و خاندانش, آخرین فرستاده ی پروردگار, اشرف مخلوقات ازل تا ابد, آنکه از آدم ابوالبشر به بشارت او مبعوث شدند, دوباره به معراج میرود. اما این بار...
بدون هبوط.
.
.
ادامه دارد ...