سفرنامه ای برای جامونده ها
#سفرنامه_عشق خاطره نگاری و روزنانه نویسی سفرم در اربعین پارساله ( ۲۰صفر۱۴۳۵) روز #اربعین_حسینی

چشمتون روز بد نبینه ..
نصفهای شب احساس منجمد شدن بهمون دست داد
بیدار شدم دیدم از شانس بد بخاری برقی ها خاموشه رفتیم هرچی باش ور رفتیم دیدیم نه روشن بشو نیست گوشی ها هم شارژ نمیشد گفتم شاید خب برق رفته ٬ حالا میاد
رفتم خوابیدم
اما برای نماز صب قشنگ می لرزیدم از سرما
خیلی بد بود
بازم خوابیدیم و حدودای ۷ اینا برای‌ صبحانه بیدار شدیم
همچنان برق نبود
ساعت ۸ اینطورا بود اماده شدیم بریم حرم
خیابونا خیلی شلوغ بود و عراقی ها هم اماده میشدن برای پخت ناهار
گشت بازرسی بدنی افراد خیلی شلوغ تر از دیشب بود (تصویر سمت چپ)
به سمت حرم که میرفتیم هی تراکم جمعیت بیشتر می شد و رفتن به سمت حرم سخت تر

سفرنامه ادامه دارد ‌...